Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


تـاواـنـ♥ قــــ ـ ـ♥لـبـ شکـســ ـ ـ تـهـ

ایــــن مـــنم خسـتهـ در ایـن کوچه ی تنگــ

جســـ ــم درمانـــده امـــ از روح جــداستـــــ

من اگر سایه ی خویشم٬یا رب...

جســم درمانــدهــ ی منـــــ

کیســـت؟!کجاســـت؟!

 

+نوشته شده در دو شنبه 10 خرداد 1395برچسب:,ساعت9:19توسط Alireza | |

       گاهی سکوت 

                                 یعنی  اما .... یعنیاگر ....

                                 یعنی هزار و یک دلیل که "دل" میترسد بلند بگوید ....!

+نوشته شده در دو شنبه 10 خرداد 1395برچسب:,ساعت9:16توسط Alireza | |

       از یک گوشه ی اتاق به گوشه ی دیگر سفر میکند ...!

                             تمام فاصله اش تا من همیشه همین قدر است ... تنهایی .

عکس های غمگین از لحظات تنهایی

+نوشته شده در دو شنبه 10 خرداد 1395برچسب:,ساعت9:15توسط Alireza | |

حماقت چیست؟

اینکه من. تورا ....

با تمام بدیهایی ک در حقم می کنی 

هنوز ...      دوستت دارم

+نوشته شده در دو شنبه 10 خرداد 1395برچسب:,ساعت9:14توسط Alireza | |

هرزگے مختص بـــﮧ تـטּ فروشے نیست


ربطے بـﮧ جنسیت هم نـבاره

 

همیــטּ ڪﮧ از اعتماב ڪسے

 

سوء استفاבه ڪنے … هرزه اے

همیــטּ ڪﮧ بــﮧ בروغ بگے בوستت בارمهرزه اے

همیــטּ ڪﮧ خیانت ڪنے … هرزه اے

اگــﮧ میخواے تــטּ فروشے بڪنے

صاحب اختیار بـבنتے

اما هرزگے نڪــטּ چوטּ

 

از احساس و آبرو و غرور בیگراטּ بایـב مایـــﮧ بذارے!!!

+نوشته شده در دو شنبه 10 خرداد 1395برچسب:,ساعت9:11توسط Alireza | |

باید مغرور بود,

دور از دسترس,

باید مبهم بود و سرسنگیـن!


خاکـﮯ کـه باشـﮯ آسفالتت مـیکنند

و از رویت رد مـیشوند...

 

 

+نوشته شده در یک شنبه 9 خرداد 1395برچسب:,ساعت18:2توسط Alireza | |

صدا بزن مرا

 

 

مهم نیست به چه نامی

 

 

فقط میم مالکیت را آخرش بگذار

 

 

می خواهم باور کنم ، مال تو هستم . . .

+نوشته شده در یک شنبه 9 خرداد 1395برچسب:,ساعت18:1توسط Alireza | |

به سلامتی پسری که گفت:
اگه بمونی میشی “مادر” دخترم
اگه بری میشی “اسم” دخترم...

+نوشته شده در یک شنبه 9 خرداد 1395برچسب:,ساعت18:1توسط Alireza | |

اگـــــــــــــــــــه:

قراره یه چیـــــــــزی از ایــــــــــــــن دنیــــــــــا مال من بشـــــــــــــه....

دوس دارم فقـــــــــــــط قلب تــــــو باشــــــــــــــه....

+نوشته شده در یک شنبه 9 خرداد 1395برچسب:,ساعت18:0توسط Alireza | |

درسته ک خنجر خوردم ✘

✘درسته ک زانو زدم

ولی ی روزی بلند میشمو خنجرارو✘

چشم ✘تو ↯ چشم ↯

فرو میکنم تو قلب کسایی که ✘

از در رفاقت ↯↯ بهم نارو زدن✘

شک نکن ✘این ی هشداره

هم خاص داره هم عام✘

✘از این حال در بیام

✘از خجالت خیلی ها در میام✘

 

+نوشته شده در یک شنبه 9 خرداد 1395برچسب:,ساعت17:57توسط Alireza | |

فراموش کرده ام



فقط گاهی بی اختیار


اسمش را که میشنوم


میشکنم.......

+نوشته شده در شنبه 8 خرداد 1395برچسب:,ساعت19:4توسط Alireza | |

 

چقدر خوبه وقتی با عشقت قهر می کنی..

بر خلاف میلت میگی دیگه دوست ندارم نمی 
خوامت

این جمله رو بشنوی :

غلط کردی چه بخوای چه نخوای   

+نوشته شده در شنبه 8 خرداد 1395برچسب:,ساعت19:3توسط Alireza | |

 

از این به بعد تنها ادامه می دهم:در زیر باران!

 

 

 

حتی به درخواست چتر هم جواب رد میدهم!

 

 

 

می خواهم تنهاییم را به رخ این هوای ۲نفره بکشم!

 

 

 

باران نبار...

 

 

 

من نه چتر دارم و نه یار...

 

+نوشته شده در شنبه 8 خرداد 1395برچسب:,ساعت19:1توسط Alireza | |

حاضرم چشمانم را به نابینایی اهدا کنم

ولی

تورا با دیگری نبینم

+نوشته شده در شنبه 8 خرداد 1395برچسب:,ساعت19:0توسط Alireza | |

 

او هنوز روسری قرمز سر میکند . . .

من هم با قرص های خواب آور آبی رنگ میخابم . . .

وای . . .

چه شهرآورد بزرگی . . .

+نوشته شده در شنبه 8 خرداد 1395برچسب:,ساعت19:0توسط Alireza | |

صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 38 صفحه بعد